پیرو مقالهی نیچر که تقلب تعدادی از مسولان بلندبالای کشور را برملا کرد، و اظهار نظرهای زیادی که شد، نکاتی به ذهن من رسید که به عرض خوانندگان میرسانم. امیدوارم با اظهار نظر شما مطلب پخته شود.
۱- برخی از افراد ذکرشده در مقالهی نیچر، ممکن است اصولاً به موضوع تقلب اهمیتی ندهند و نویسنگان این مقالات را افرادی با اغراض سیاسی بدانند. اما میدانیم که بسیاری از استادان غیر مسوول هم برای گذران زندگی خود مجبور هستند چندین جا کار یا تدریس کنند و بنابراین «پرمشغله» تلقی میشوند. موضوع این پست دستهی دوم است.
۲- استادان پر مشغله مانند بقیه علاقهمندند که ارتقا یابند و تنها راه آن را گرفتن چند دانشجوی دکتری میدانند که از نتیجهی کار پژوهشی آنها بهرهمند شوند.
۳- به همین دلیل هستند استادانی که زمینهی پژوهشی و تدریسشان با موضوع تز دانشجو شان خیلی متفاوت است. این امر برای برخی از آنان چندان مهم نیست و مزایای دانشآموخته شدن دانش جو (مقاله و امتیازهای دیگر) مهمتر است.
۴- پس تعداد خوبی دانشجوی دکتری را میتوان یافت که استادهایشان یا تسلط کافی به موضوع تز ندارند یا فرصتی ندارند که به این کار آنطور که شایسته است بپردازند. پس خود باید کار کنند. همهی این افراد لزوما توانایی کافی را برای پژوهش مستقل که منجر به مدرک دکتری شود ندارند.
۵- دانشجو حتما باید مقالهی ژورنال داشته باشد تا دانشآموخته شود.
۶- دانشجو شاید مشاهده کرده است که برخی دیگر با کپی پیست کردن از مقالههای خارجی (به بهانه های مختلف از قبیل مسلط نبودن به انگلیسی و ... ) موفق شده اند دکتری خود را بگیرند.
خوب همهی این شرایط یک دانشجوی متوسط و ضعیف را به تقلب ترغیب میکند. چاپ مقاله، چنانچه بنده قبلا عرض کرده بودم، در حال حاضر یک بازی برد-برد-برد برای دانشجو، استاد و دانشگاه (وزارت علوم که تبلیغش را میکند) تلقی میشود.
علاوه بر آگاهی دادن به دانشجویان و تنبیه متقلبین به نظر این حقیر
گرفتن دانشجوی دکتری را برای مسولان در سطح وزیر یا معاون وزیر و افراد با مشغلههای غیر علمی زیاد ممنوع کنید.
البته قطعاً موارد استثنا مختلفی را میتوان برشمرد که مسولان دانشگاه میتوانند این موارد را به صورت خاص بررسی کنند.