از: فریا نصیری مفخم، دانشجوی دکتری، دانشکدهی مهندسی کامپیوتر دانشگاه اصفهان
در جامعه امروزی ایران ما، با گسترش کاذب پژوهش گرایی و میل وافر (و در بعضی موارد همراه با ارعاب و تهدید دانشجویان از طرف اساتید) به انتشار پژوهشها در نشریات معتبر بین المللی، می رود که این تهدیدها فردا نه بر سر آی.اس.آی بودن یا نبودن ژورنالها بلکه فراتر و بر اساس فاکتور تأثیر ژورنالهایی باشد که افراد پژوهشهای خود را در آنها منتشر می کنند.
گرچه این دومی نیز اگر از مسیر معقول خود خارج نشود، ناپسند که هیچ، بلکه لازمه حیات و
رشد جامعه علمی در تعامل با هسته های برتر پژوهشی تخصصی است، اما شاید بد نباشد به پی آمدهای آن نیز از هم اکنون بیندیشیم. پی آمد هایی که برخی از آنها از همینک قابل مشاهده هستند!
از آنجا که حتی کنفرانسهای بین المللی هیچ امتیاز پژوهشی برای دانشجویان دکتری تخصصی (و نیز اخیراً برای دانشجویان کارشناسی ارشد!) در بر ندارد، آیندة کنفرانسهای داخل را چگونه می
توان دید؟
اخیراً رویکرد ضعیف پژوهشگران به ارایه پژوهشهای اصیل خود به این کنفرانسها، باعث شده
است که مقاله هایی به کنفرانسهای داخل ارایه می شود که به سادگی، مظاهر کامل و بارز "تقلب علمی" را در آنها مشاهده می کنیم و داوران با معضلی جدی روبرو خواهند شد. رد این مقالات، به تدریج به مهجور شدن و برچینی کنفرانسهای داخل خواهد انجامید، و از طرف دیگر، پذیرش آنها نیز ما را با دو معضل که همینک با آنها روبرو هستیم مواجه می کند: اول، گسترش و توجیه تقلب و دوم، کاهش بار و کیفیت علمی کنفرانسها که به نوبه خود باز به معضل اول خواهد انجامید. لذا این ما را وارد یک دور معیوب می کند که بایستی به آنچه که باعث رسیدن به این معضلات می شود توجه داشت و خواسته ها را تعدیل نمود.
این معضل در مورد نشریات داخلی نیز رو به گسترش خواهد بود و تقلب در پایان نامه های کارشناسی ارشد و حتی دکتری را نیز که در این سالهای اخیر شاهد بوده ایم. این می طلبد که از همینک چاره ای اندیشید.
نگاهی به پروفایل علمی دانشجویان دکتری تخصصی و فوق دکتری دانشگاههای تراز اول خارج کشور (که سیستم آموزشی پژوهشی مشابه دارند و صرفاً پژوهش محور نیستند) می تواند ما را به تعدیل و تصحیح این روند و خواسته ها و دور شدن از پژوهشهای ظاهری و رسیدن به پژوهشهای موثرتر کمک نماید.
پس بیاییم به ریشه های تقلب علمی بیندیشیم و ببینیم که ارزش برخی از آنها تا چه حد بوده است که باعث می شود اخلاق فدا گردد و اینکه آیا در این میان مصالحه ای می توانسته یا باید مطرح یا حتی ضروری باشد و به چه قیمتی؟!!!